محل تبلیغات شما
همه چیز مرتب بود ؛ اما کفش ها کوچکتر از آن بودند که به پایش بروند.
نگاهی به پری مهربان کرد. برای جشن داشت دیر می شد.
شانه ای بالا انداخت.
"اشکال نداره"
سیندرلا این را گفت و پا سوار کالسکه شد.


" وحید محسنی"

مینی مال ِ نمی دانم چندم !!

تاثیر حرف هایی که می زنیم! (آخرین پستم)

وحید ,محسنی ,کالسکه ,سوار ,سیندرلا , ,این را ,سیندرلا این ,را گفت ,گفت و ,و پا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سید مهدی طالقانی اصفهانی